Hana dokhtar maman❤

برای تو مینویسم‌ که نفسی😍

هانای مامان(❤)

سلام دختر نازم امروز ۶ ماه و ۳ روز از تولدت زیبات گذشته و من تازه با اینجا آشنا شدم  موقع به دنیا اومدنت یادم نمیره  پنجم مرداد ماه سال ۱۳۹۸ ساعت ۶و ۱۰ دقیقه صبح اینقد عجله داشتی که بهت میگفتن نینی سحر خیز😄 اینقد ناز بودی که باورم نمیشد دختر من باشی وقتی که گذاشتنت تو بغلم تا شیر بخوری و تو با دهن کوچولوت آروم آروم مک میزدی من غرق در لذت بودم بخاطر داشتن کوچولویی مثل تو🤩 فردای روزی که آوردیمت خونه صورتت پر از دون دونای قرمز شد من با اون حال نتونستم طاقت بیارم که تنها بفرستمت برا آزمایش زردی😓 رفتیم بیمارستان ولی من نتونستم بیام موقع خون گرفتن ازت چون واقعا دلشو نداشتم مادربزرگت تو رو برد برای آزمایش  ...
7 بهمن 1398
1